کارجدید تحقیقی = new research project
یک کارجدید تحقیقی = new research project
سلام بر عزیزان/ آخرین خبر عاشقانه این است که امروز صبح پس از بازگشت از صبحانه ی اول در سالن غذاخوری، متن زیر را به انگلیسی نوشتم که امیدوارم بتوانم به دو زبان ادامه بدهم. ولی چون منابع هردو به انگلیسی هستند (غیر از ترجمه های خودم به فارسی) اول آن را به زبان انگلیسی شروع می کنم تا نوبت به فارسی آن برسد. شاید هم به همین سیاق آن را دوزبانه کنم و سپس منتشر!
خواهیم دید.
“REAL HAPPINESS LIES IN MAKING OTHERS HAPPY.”
دومین خبر عاشقانه اینکه امروز صبح در وقت موسیقی و نیایش ونواختن دف، یک خواهر آمریکایی بوسه ای مهرآمیز و یک "صبح به خیر" نثارم کرد که البته مرا خوشحال ساخت. (خوب متوجه هستم که در اینجا "ملیت" هیچ مفهومی ندارد و فقط به سبب ثبت در تاریخ و دلایل فرهنگی هرکجا برادران و خواهران عزیز آمریکایی عاشق بابا خبری عاشقانه بسازند، آن را با ذکر ملیت بیان می کنم تا مردم ما و سایرین بدانند که برخلاف میل حاکمین و سیاستبازها، مردمان دو کشور با هم دوست و صمیمی هستند و دشمنی بین ملیت ها وجود ندارد و فقط دولت ها هستند که نفرت آفرینی می کنند.) سپس در پایان مراسم به من گفت که "امروز غمگین به نظر میایی." آهسته در کنار شوهرش به او گفتم، "آخه ما مردها هم دوران قاعدگی داریم!" (منظور ترشحات هورمونی خفیف و تغییرات حالات عاطفی بر آن اساس است!) در راه بازگشت به زایر سرا باهم پیاده راه رفتیم و به آنان گفتم شاید علت آن جدایی از معشوق فانی باشد پس از سه سال رابطه ی صمیمی و نزدیک. ولی چرا حالا خودش را نشان داده؟ این واقعه ی تاریخی و مبارک حدود یک ماه است و در این مدت ما هفته ی پیش یک سفر با هم داشتیم. چرا امروز؟ شاید وقت ماهانه اش آمده است؟!! کسی چه می داند؟ جز بابا البته! وقت صبحانه به شوهرش گفتم که این هم جزو برکات بابا است و در مقابل چیزی که دریافت کرده ام، از دست دادن این رابطه ( بصورت سابق) چیزی نیست که بتوانم برایش متاسف باشم. و اینکه این واقعیت را که ایشان فکر می کند من با آمدن به سوی بابا و تسلیم شدن به او، "گندیده ام" را کاملاٌ می پذیرم. و شاید همین مطالعه ی تحقیقی و مقایسه ای از سخنان و زندگی مهربابا و اوشو میوه ی آن "درخت" باشد که ما می خواستیم با هم رشد بدهیم. بهترین همین است که مانند آن کارت تارو که دو درخت را نشان می دهد و موضوعش "دوستی" Friendliness است، دو درخت مستقل در کنار هم، و نه وابسته به هم، باقی بمانیم. دوستی ایشان برای من هنوز مایه سربلندی و افتخار است. و این است تفاوت جدایی با دوستی و یا جدایی های معمولی همراه با نفرت.
سومین خبر عاشقانه اینکه همین خواهر آمریکایی قبل از صبحانه یک پیراهن نارنجی رنگ با عکس بابا و این جمله ی مشهورش را به من هدیه داد (اگر خودم میخواستم از میان انواع پیراهن ها یکی را انتخاب کنم، همین را انتخاب می کردم!) :
شاید میخواست تلافی هدیه ای را بکند که دیشب بر سر مزار مهرای عزیز به او دادم : یک مدال بابا با تصویر پاها و صورتش (عکس جوانی های بابا که خیلی محبوب است) هر چه باشد که نعمت و برکتی است این مهر و محبت بین اعضای خانواده ی مهربابا.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home