Friday, January 27, 2006

A feed back for this blog=یکیازبازخوردهابرایاینبلاگ

Jay Baba lovers! It is 28/01/2006 / 05:53 and am about to go out for the morning darshan, expecting many more new faces and changes in the scene. The ground up the Hill was even different last night from last morning. Work is going on continuously.
Found the following message from a sister in UK, who is on my messenger list. She studies Persian language too. (edited her ID a bit!) Heard from an Irani Babalover that this weblog is ‘good’ and ‘many people read it’!
have not started a PR-campaign for advertising for it yet.
No time for such project yet. Just hope it is known by ‘friend’s recommendation’ for now.

Here is Elaine feed back for this blog:

Elaine… (1/28/2006 01:13:11 ق.ظ): thank you i loved your page

Elaine… (1/28/2006 01:13:35 ق.ظ): was good reading, very stright, but also witty, i like it.

Elaine …. (1/28/2006 01:13:48 ق.ظ): booooooooos va baghal bashe
Just a point to remember that my native language is NOT English
and there are sometime gramatical and other mistakes is the English
(and of course, Persian!) writings, which i appreciate 'editing and correction'

سلام بر عاشقان عشق و عاشقی

حدود ساعت شش صبح است و تقریباٌ آماده هستم برای رفتن برای دیدار صبحگاهی با معشوق الهی. محوطه ی اطراف بارگاه بابا حتماٌ بازهم تغیر کرده از دیشب. دیشب با دیروز صبح که خیلی تفاوت داشت. همه چیز برای هجوم جمعیت آماده شده و هنوز هم کارهایی باقی مانده تا چندروز آینده و آخرین روز ژانویه = سالگشت بابا. از یکی از برادران ایرانی بابا-دوست شنیدم که این وبلاگ خواننده زیاد دارد که خودم نمیدانم! شاید ولی هنوز هیچ فعالیت روابط عمومی برای تبلیغ آن انجام نداده ام زیرا وقتش نیست و امیدوارم از طریق توصیه ی دوستان این اخبارعاشقانه پخش شود. پیام سبز بالا را همین حالا از یکی از دوستان اینترنتی در یاهو پیامبر دریافت کردم. خانمی است در لندن که به فرهنگ پارسی علاقه دارد و زبان فارسی قدری می داند و گاهی پیامی محبت آمیز ردو بدل می شود........ دیشب برای دیدار دوستان به سالن غذاخوری رفتم و چهره های جدید ایرانی و غیرایرانی هم بودند و کلی گپ زدم با تعدادی و قدری هم با دوست بسیار عزیزم سوفیای معصوم بازی کردم. یک فیلم در مورد بابا هم نشان دادند که برای اولین بار می دیدم/ مراسم دیدار عموم با مهربابا در پونا در 1965 (وقتی چهارده ساله بودم!) چه عظمتی و چه جمعیتی و چه شور و حالی بود آن زمان ها..... یکی از بهترین فیلم هایی بود که تا به حال از مهربابا دیدم. کاش به فارسی هم موجود بود برای ایرانیانی که نمی دانند مهربابا کیست و چیست!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home